آریا..میوه عشق من و سعید

جواب کنکور

امروز سه شنبه 17 مهر است. از صبح امروز مامانم اومد خونمون چون کارگر داشتیم که خونه رو تمیز کنیم و اتاق آریا رو اماده کنیم. من صبح رفتم ازمایش قند خون دادم ، که مطمئن شم مشکلی ندارم.برا ازمایش از دیشب ناشتا بودم. صبحانه رو که خوردم حرکات ریتمیک آریا تو دلم شروع شد. فکنم شکمو گشنه مونده بوده. تا ساعت 4 کار تمیزی کردن خونه تموم شد. و مامان رفت. اتفاقا امروز قرار بود جواب کنکور بین الملل هم بیاد . از شانس دقیق ساعت 4 که جوابها میومد اینترنت ما از شرکت مشکل پیدا کرد و قطع شد. خلاصه تا ساعت 7 منتظر بودم که وصل نشد و در اخر از دوستم الهام کمک گرفتم و اون واسم دید. و فیزیوتراپی و بینایی بین الملل قبول شدم. هورااااا به همه خبر دادیم ،اول از ه...
20 مهر 1392

سالگرد ازدواج من و سعید

امروز  پنجم مهر و چهارمین سالگرد ازدواجمون هست. امسال اخرین سالگردیه که دونفره برگزار شد . از تصور اینکه سال دیگه آریا هم هست و تقریبا 8 ماهشه قند تو دل جفتمون اب میشه... بعد از ظهر با سعید رفتیم ولیعصر روبرو پارک ساعی تا مدل سرویس چوب شرکت آوید رو ببینیم. از مغازه بغلیش هم که سیسمونی فروشی بود یه سری خرده ریز از قبیل اسباب بازی،تشک تعویض،پتو و ... خریدیم که مجموعا 425 هزار پول دادیم. تو همین مغازه وقتی داشتم اسباب بازی ها رو با دقت میدیدم یهو شازده پسرم(فروشنده شازده خطابش کرد،یعنی گفت: شازده است؟)چند تا لگد شیرین منو مهمون کرد . درست همون موقعی بود که توپ جغجغه ایشو انتخاب کردم، فکنم میخاست توپو شوت کنه... بعد رفتیم خونه مام...
15 مهر 1392
1